با قلب و در قلبمان عمل کنیم.

امکانات دنیای مادی محدود است. اما امکانات دنیای درون نا محدود است.

هر فکری برای آنکه به عمل تبدیل شود نیازمند زمینه ها و مساعدت های بسیار است.

اما بذر افکار؛ در زمین قلب ما بی هیچ مانعی کاشته می شود و همانجا هم رشد می کند و جوانه می زند.

جوانه ی بذر نیت های ما؛ کاملا متناسب با ماهیت بذری که کاشتیم خواهد بود.

در دنیای درون از آفات بیرونی خبری نیست. هیچ تهدیدی از بیرون بذر ما را ضعیف نمی کند.

هر چه هست تجلی ظرفیت های بذری است که خودمان کاشته ایم.

اگر بذرهای بیرونی مان مطابق انتظارمان جوانه نزنند ممکن است حق داشته باشیم که ابر و باد و مه و خورشید و فلک را ملامت کنیم.

اما بذر نیت های درونی اگر نتیجه ای ناراحت کننده داد؛ فقط باید ریشه مشکل را در ناسالم بودن نیت خودمان جستجو کنیم.

از سوی دیگر؛ وقتی در زمین قلب مان بذر نیات عمیق و لطیف و پالایش شده را می کاریم کاملا مطمئن خواهیم بود که آن بذر پرورش می یابد و گیاهی تنومند در نهاد جان ما می شود. 

هر چه روی پالایش نیت ها (اصلاح بذر) در درون مان کار کنیم بدون هیچ اتلاف و هدر رفتی نتیجه اش را می بینیم.

امروز آکشایا تریتیا است.

وقت شروع مراقبه بر بذرها نیت هایمان.

تیتهی (روز قمری) سوم؛

هنگامی که خورشید از برج شرفش عبور می کند و ماه هم  در شرف هستند

این مناسبت را آکشایا نامیده اند

کشایا یعنی فانی

پیشوند آ منفی ساز است و آکشایا یعنی “باقی”

در این روز بر این مراقبه کنیم که چه چیزی در زندگی مان باقی است و چه چیزهایی فانی

عمرمان را صرف کدامیک کرده ایم؟ باقی یا فانی؟

نشانه و طعم آنچه “باقی” است 

چیست؟

پس به این مناسبت روی دو عنوان متمرکز هستیم؛

مساله ی بقا و فنا و مساله ی پالایش نیت:

۱.بقا و فنا: 

فرق دانش و حکمت:

دانش معمولا در ذهن ذخیره می شود؛ و مادام که سلول های خاکستری مغزمان یاری کند؛

در دسترس ماست (فانی است)

اما حکمت؛ تجربه ای درونی است که در جان ذخیره می شود و جان وقتی بیارآمد؛ با جان جهان یگانه می شود و به بقا می رسد

آکشایا تریتیا روز شروعی دوباره برای

کسب “حکمت” است. 

۲.مراقبه بر نیت:

برترین نیت؛

تسلیم است

در این حالت

رد پابی از خود به جا نمی‌گذاریم

وقتی رد پایی نماند؛ کارمایی نمی‌ماند

وفتی کارمایی نماند

رهایی نزدیک است

در خواسته هایمان اصرار نکنیم

نیم نگاهی به تسلیم داشته باشیم

حواسمان باشد که سرشار از جهل و ترس ایم

و ریشه ی بسیاری از آرزوهایمان جهل و ترس ماست

کورکورانه بذر خواسته ی جدیدی نکاریم.