درتاریکی مردمک های چشم بازتر می شود و نورهای ضعیف تر را راحت دریافت می کند و ظرائف بهتر دیده می شود.

این درسی است که از گرفتگی ها می گیریم.

وقتی جایی تاریک می شود؛ تازه یادمان می افتد که نکند چیزهایی که آنجا گذاشته ایم گم شود.

شروع فرایند گشتن و یافتن؛ از یک ” گرفتگی” شروع می شود.

خواسته ها و نیازها سایه هایی هستند که برجان می افتند و گرفتگی ایجاد می کنند.

درجیوتیش؛ سیارات گراها نامیده می شود؛ یعنی چیزی که سبب گره یا گرفتگی می شود:

خواسته ها و امیال، اراده، یاد و خاطره، آموخته های ذهنی، درد و رنج جسمی و روانی، عادات، توانمندی ها و ناتوانی ها همگی گره هایی هستند بر ریسمان زندگی یا سایه گاه هایی برای نشیمن موقت در معبر زندگی اما “روشنی” از مقوله ای است دیگر.

توصیه ی حکیمان در مورد زمانی که گرفتگی به اوج می رسد :

۱- شدت سایه باعث می شود توجه مان معطوف گره شود.

۲-توان دید متوازن (دارمیک) در شما کم می شود.

۳- توان تمرکز برلذت بردن از خواسته ها و رفع رنج ها بالا می رود.

۴- توان مشاهده کردن ومراقبه کردن بر گره ها بالا می رود.

پس: از فعالیت های دارمیک فاصله می گیریم. به کاما (لذت و بهره مندی) یا موکشا (معنویت ) نزدیک می شویم.